خیزید و خز آرید که هنگام خزان است!
شنبه, ۱۲ مهر ۱۳۹۳، ۱۲:۰۰ ق.ظ
بگـذار پایـیز بیـاید
و بـا چـرخ دستـی خستـهاش از کنـارمان عبـور کنـد،
پایـیز از بهـار دسـت و دلبـازتر اسـت
اینـکه خودش را زیـر دسـت و پـای خیـابان میریـزد،
و نام قدیمیاش خزان را هنوز فراموش نکرده است،
مــن متــولــد پــاییــزم!
شناسنامهام یک برگ نارنجی متمایل به سوخته است
مـن از دل مـرگ بلنـد میشـوم ...
... و زنـدگی میکنــم!!
♥ من متولدِ پاییزم،
فصل ِ زردی
فصل ِ بادِ وحشی
فصل ِ شاعرهای پیر
فصل ِ نقاشان بی نظیر
کسی چه می داند!
شایدم بس دلگیــر!!
- ۹۳/۰۷/۱۲