رستـــــگار

میــدانـم ... روزی ختـم به خیـر می شویم ... اللهم عجل لولیک الفرج !

رستـــــگار

میــدانـم ... روزی ختـم به خیـر می شویم ... اللهم عجل لولیک الفرج !

رستـــــگار

نـه چنـدان بـزرگـم،
کـه کـوچک بیـابم خـودم را؛
نـه آنقـدر کـوچک،.. کـه خـود را بـزرگ!

بـر مـا گذشـت نیـک و بـد امـا... تـو روزگـار،
فکری بـه حال خویش کن این روزگار نیست!

زیـن همرهان سست عناصـر دلـم گـرفـت،
شیـر خـدا و رسـتم دسـتانم آرزوسـتـــــــ!

مـن در رقـابت بـا هیچکـس جـز خـودم نمی باشـم!
هـدف مـن؛ ... مغلـوب کـردن آخـرین کاریـست کـه انجـام داده ام..

آخرین نظرات
پیوندها

۳۵ مطلب با موضوع «قلم ِ خودم!!» ثبت شده است

۲۳
مرداد

شـاید خـدا نمی خـواهـد مـن بـه کـربـلا بـرسم...!

چـون اگـر بـرسم... دیگـر هیـچ وفـت؛ هیـچ چیـز از او نخـواهم خـواسـت!



♥ عجـب نـداره، خـدا یـه بـاره.. قبــله رو تغییـر بـده رو بـه حـرم  ِ تـــو!


♥ تـا یـه زائـر میرسـه از کـربلا ایـن گفـتگـومه:

منـــم آقـا آرزومــه....

دعوتـم کـن کـربلا کـه دیگه پـای آبــرومه... منــم آقــا آرزومــه...


  • زهــرا
۲۲
مرداد

پیـام مـردم قــانـع بـه مسئــولین خدمتــگذار(!) :

بخـوریـد و بـدزدیـد؛.. امـــا دعــوا نـکنیـد!!



♥ مـرا بـه خیـر تـو امیـد نیـست.. شـَر مـرسـان!

♥ اللهـم لا تسلـط علینـا مـن لا یرحمـنا!


  • زهــرا
۱۸
مرداد

چنـد وقـت پیـش یـه داستـان خونـدم کـه خیلـی روم تأثیـر گذاشـت... قضیـه از ایـن قـرار بـود کـه:


تمسـاح بـه پسـر بچـه ای کـه کنـار سـاحل رود و البتـه کنـار مــادرش ایستـاده حمـله میکـنه و پسر بچـه تـا کمـر تـوی دهـن تسـماح گیـر میکنـه!

مــادر بیـچاره بـا چنـگ و دنـدان سـر و دسـت پسـرش رو میکـشه کـه از دهـن تمـساح درش بیـاره!..

خلاصـه با کمـک مأمـورین زحمـت کـش محیـط بـانی بچـه خـلاص میـشه... البته با سر و بدن خونی!

وقتـی خبـرنگارها بـا پسـر بچـه مصـاحبه میکنـن ازش میخـوان کـه جـای دنـدان تمـساح روی پاهاشـو نشـون بـده.. 

پـسر بچـه میـگه:

من از اون زخم ها بدم میاد ... پس  نشون نمیدم!.. 

اما زخم های سر و صورتم رو دوست دارم... اینا زخم های عشق ِ مادرمه!!


خیلی وقتا.. وقتی کنار پـرتگاه گناه بی احتیاطی میکنیم .. 

خدایی از مادر مهربان تر هست که ما رو کنار میکشه!.. 

"وَ عَسَى أَن تَکْرَهُواْ شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَّکُمْ..."... و زخمی میشیم...!


... من برای زخم های روحم نشانه گذاشتم؛... تا یادم نرود کی و کجا دست خدا را رها کردم!



♥ هـرچنـد بـُردی آبـم، روی از درت نتـابم،

جـور از حبیـب خوشتـر .. کـز مـدعی رعایـت!


♥ حافـظ از جـور تـو حاشـا کـه بگـرداند روی،
مـن از آن روز که در بنـد تـوام آزادم!




۱۴
مرداد

کـابینـه ی دولــت جـدید رونمـایی شـد!

.. و هنـوز معلـوم نیـست کـه،.. هـدف انـداختن تـوپ تـو زمیـن مجلـس بـود!... یـا جبـران زحمـات دوســتان!

بـه هـر حـال.. روحـانی متشــکریم!!!!!!



♥ اللهم لا تسلط علینا من لا یرحمنا...

  • زهــرا
۱۳
مرداد

دکتـر تجـویز کـرده، تـا اطـلاع ثـانـوی حضـور در هـرگـونـه مـراسـم سـوگـواری ممنــوع می بـاشـد!

بیچـاره دکتــر!!.. نمی دانـد روضـه ی تـو ضـربان ِ قلـب ِ مـن اسـت.. حسیـــــن...



♥ اگـرچه پـا نـزدم صحـن کـربلای تـو را ...

دلـم خـوش اسـت، حضـوری بـه روضـه ها دارم...


♥ بـر درد دوسـت قطـره ی اشـکی کـه می چکـد،

ایـن قطـره را بـه وسعـت دریــا نمی دهــم!


  • زهــرا
۰۱
مرداد

سیـد الشـهدا علیـه السـلام هیــچ گـاه در کمـک بـه نیـازمنـدان از بـرادر بـزرگتـر خـود پیـشی نمی گـرفتنـد؛

امشـب هـرچه می تـوانی از سـفره ی کـریم اهـل بیـت علـیه السـلام بـردار...

محـرم و صـفر بیشـتر گیـرت نمی آیـد!!


مولودی امام حسن علیه السلام / حاج محمود کریمی



♥ آقامـون علـــــی پـدر شـد!...


  • زهــرا
۲۶
تیر

قبـلا ها کـه ایـن وبـلاگ نبـود،.. و یـا کمـی قبـل تـر کـه ایـن شبـکه هـای اجتـماعی نبـودنـد،..

اصـلا زمـانی کـه ADSL نداشتـم؛

حـرف هـایـم را لا بـه لای جـزوه هـای درسـی می نـوشتـم... ســاده و صـــریح!

تنـها خـواننـدگانـش هـم مـادر عــزیزتر از جـانـم بـود، و دو سـه تا دوسـت ِ واقــعی!!

امـا اینـجا را کـه سـادگی قبـل را نـدارد؛ 

گاه گاهی مــادرم می بینــد، و .. روزی ده هـا دوسـت ِ مجــازی!

قبــلا ها بیشـتر می چسبــید!!.. انــگار!



♥ واقعـی بـودیـم، بـاورمـان نکـردند؛

مجـازی شـدیـم، فیلتــرمان کـردند!!

و چـه دنیـایی سـاختنـد بـرای مـا نـسل سـوختـه!!


  • زهــرا
۲۵
تیر

خـواب دیـدم نیستـی؛ تعبیــر آمـد می رســی!!

هـرچـه مـن  بــودم؛ ابـن سـیرین بیـشــتر!


♥ مـدتی اسـت حافـظ کـه می خـوانـم، بـه دلـم مانـد یـک بـار بـشود ایـن غـزل بیــاید:

"رسیــد مــژده کــه ایــام غـم نــخواهـد مـانـد..."

امـا نمیـدانم چـه حکمتیـست!.. خیـلی کـه جنـاب حافـظ ســرحـال(!) بـاشـد، میگـوید:

"مــا ز یــاران چشـــم یـــاری داشتـــیم،

خـود غلـــط بـود آنـچه می پنداشتیــم! "

  • زهــرا
۲۳
تیر

اللَّـهُمَّ تُـبْ عَلَـیَّ حَتَّـى لا أَعْصِیَـکَ...

یـه حـال تــوبه و یـه تـوجه ویـژه بـه مـن بـده .. کـه دیگه گنـاه نـکنم،..

مـن از گنـاه کـردن خسـته شدم!.. میخـوام دیـگه بنـده ی تـو باشـم!

... وَ أَلْهِمْنِـی الْخَیْـرَ وَ الْعَـمَلَ بِـهِ... منـو اهـل خیــر کـن!

وَ خَشْیَــتَکَ بِاللَّیْـلِ وَ النَّـهَارِ... یـه تـرسـی تـو دلـم بنـداز .. شـب و روز حواسـمو جمـع کنـم!


دریافت


        احتــمالا(!) لینــک ثـابـت تـا پـایـان رمضــــان الکـــریـم


♥ خـدایا شـکر... بـا ایـن بـار گنـاه و قسـاوت قلـب،.. هنـوز هـم بـه ایـن فـراز کـه می رسـم .. 

بـاران رحمتـت می بـارد:


" سَیِّدِی لَعَلَّکَ عَنْ بَابِکَ طَرَدْتَنِی وَ عَنْ خِدْمَتِکَ نَحَّیْتَنِی،

أَوْ لَعَلَّکَ رَأَیْتَنِی مُسْتَخِفّا بِحَقِّکَ فَأَقْصَیْتَنِی،

أَوْ لَعَلَّکَ رَأَیْتَنِی مُعْرِضا عَنْکَ فَقَلَیْتَنِی،..."


♥ و بـاز آرام می شـوم کـه:.. 

..."مـا هکَـذَا الظَّـنُّ بِـکَ وَ لا اُخْبِـرْنا بِفَضْــلِکَ عَنْـکَ "...


۲۱
تیر

چـه زیبـاست عبـادتـت در نـامی بــزرگ ... نمـــاز!

آنـگاه کـه از تمـام تعلـقات دنیـوی بـا نـوای الله اکبــر دل می بـُریـم،... و زبـان بـه حمـد و ثنـایـت می گـشاییـم،

امـا بـه راستـی چـه کسـی می تـوانـد در بـرابر ایـن همـه عظـمت قـامـت خـَم نکنـد؟!

آن وقـت اسـت کـه در پیشـگاهـت می شکنـیم... سبـحان ربـی العظیـم و بـحمده!

خــدای مـن!... کسـی را نمـی شنـاسـم کـه پـس از ذکــر تسبیـحت بـه خـاک نیفــتد!

عـاشـقانـت سـر بـه آسـتانـت می سـاینـد .. کـه ای پـروردگـار بلنــد مــرتبـه...



♥ تـو واقـف اسـرار مـن آنـگاه شـوی،

کـز دیده و دل بنده ی آن ماه شـوی!

روزیـت اگــر بـه جـای مــن بنـشاننـد،

از حـالـت شبـهای مـن آگـاه شــوی!

  • زهــرا