چو اسم اعظمم باشد، چه باک از اهرمن دارم!
سه شنبه, ۱۶ مهر ۱۳۹۲، ۰۶:۳۰ ب.ظ
نـه نغمـه ی نـی خواهـم و نـه طـرف چمـن،
نـه یـار ِ جـوان، نـه بـاده ی صــاف و کهـن،
خـواهـم کـه بـه خلـوتکـده ای از همــه دور؛
مـن بـاشـم و مـن بـاشـم و مـن بـاشـم و مـــن!!
♥ خـدایـا!
تـو میـدانی آنچـه را کـه مـن نمیـدانم؛
در دانـستن تـو آرامشـی اسـت و در ندانسـتن مـن تلاطـم هـا!
تـو خـود بـا آرامـشت، تـلاطمم را آرام سـاز!
- ۹۲/۰۷/۱۶