رستـــــگار

میــدانـم ... روزی ختـم به خیـر می شویم ... اللهم عجل لولیک الفرج !

رستـــــگار

میــدانـم ... روزی ختـم به خیـر می شویم ... اللهم عجل لولیک الفرج !

رستـــــگار

نـه چنـدان بـزرگـم،
کـه کـوچک بیـابم خـودم را؛
نـه آنقـدر کـوچک،.. کـه خـود را بـزرگ!

بـر مـا گذشـت نیـک و بـد امـا... تـو روزگـار،
فکری بـه حال خویش کن این روزگار نیست!

زیـن همرهان سست عناصـر دلـم گـرفـت،
شیـر خـدا و رسـتم دسـتانم آرزوسـتـــــــ!

مـن در رقـابت بـا هیچکـس جـز خـودم نمی باشـم!
هـدف مـن؛ ... مغلـوب کـردن آخـرین کاریـست کـه انجـام داده ام..

آخرین نظرات
پیوندها

به خاطرخواهی ارباب دنیا آمدی!

پنجشنبه, ۱۵ اسفند ۱۳۹۲، ۰۹:۴۶ ب.ظ

      با خبر کرد نسیمی همه ی دنیا را

      مطلاطـم شـده دیـدنـد دل دریــا را

گل سرخی که می از قطره ی شبـنم می زد

مسـت می کــرد ز بــوی نفســش صحـــرا را

چه صفایی چه هوایی چه دلی داشت زمین

شــــور مـی داد ز حـال خــوش خــود بــالا را

     بیـن آغـوش بـرادر چقدر آرام است

     چقــدر نــاز ربـودســت دل بــابـا را

     گوییا بار دگـر حضـرت پیغمـبر دیــد

     عکسی از ماه رخ کودکی زهـرا را

زینـت خـانـه ی مهتاب بـه دنــیا آمـد

زینــب حضــرت اربــاب به دنــیا آمـد

بهتــرین، خوبـــتریــن، خواهــر دنیــا آمــد

حضــــرت فـاطــمـه ی دیگــری دنیــا آمــد

شاعر: مسعود اصلانی

 

 جای زمـزم عشق از زیـر قدمهایت شکفت

بانــــوی بانی بــــــاران تـــــــا به دنـــیا آمـدی

بعـد تو ضـرب المـثل شد دختــران بـابایـی اند

زین ســـبب تو زیــــــنت بــــابـــا به دنیا امدی

تو در آغـوش حسینت خــنده ات گـل می کند

پس به خــاطر خـــواهی اربــاب دنــــیا آمدی!

شاعر: مصطفی صابر خراسانی

  • زهــرا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">