سریال زندگی، سکانس آخر...
تلویزیون سه کانال بیشتر نداشت...
♥ ما که نفهمیـــدیم دنیـــا دستِ کیه!!
- ۹۲/۰۶/۰۶
تلویزیون سه کانال بیشتر نداشت...
خیلی قشنگ بود....
مثل همیشه...
یا علی..
یک موج، از تلاطم یَم آفریدهاند
ما را فدائیان پسرهای فاطمه(س)
"ما را شهید میر و علَم آفریدهاند"
ما را به اعتبار عنایات فاطمه(س)
گریه کنان حضرت غم آفریدهاند
بهر بریدن سر اولاد عمر و عاص
در جان ما غرور و غژم آفریدهاند
هر یک ز ما حریف دو صد لشکر یزید!!
(زین رو ز شیعه عده کم آفریدهاند)
دجّال ها و حرمله ها را مهاجم و ...
... ما را "مدافعان حرم" آفریدهاند
سیّد علیِ خامنه ای (پیر عشق) گفت:
"فریاد را علیه ستم آفریده اند"
سلام بروزم
سلام بزرگوار با دو پست جدید به روزم خوشحال میشم تشریف بیاری و نظر بدی منتظرم یا علی
یک شب زمستانی؛
سردار به سرباز نگهبان گفت: سردت نیست؟
سرباز جواب داد: عادت دارم!
سردار گفت: میگویم برایت لباس گرم بیاورند…و رفت و…
آن وعده که کرد از یادش رفت…!
صبح جنازه یخ زده سرباز را دیدند که روی دیوار نوشته بود :
به سوز سرما عادت داشتم… وعده واهی تو… ویرانم کرد!
دوست داشتم این متن رو
دلنشین بود!
خواهر خوب اعتماد به نفس داریا...
:-)
با افتخار لینک شدی.
سلام
قصد مچ گیری نبود همینطوری از روی لحن جمله گفتم
شار کرماشان عزیزان ، کم لَه شیرازم نیَه!
این جمله با حال و کرمانشانی بی