عشق یعنی سر سجود و دل سجود...
جمعه, ۲۱ تیر ۱۳۹۲، ۱۰:۵۹ ب.ظ
چـه زیبـاست عبـادتـت در نـامی بــزرگ ... نمـــاز!
آنـگاه کـه از تمـام تعلـقات دنیـوی بـا نـوای الله اکبــر دل می بـُریـم،... و زبـان بـه حمـد و ثنـایـت می گـشاییـم،
امـا بـه راستـی چـه کسـی می تـوانـد در بـرابر ایـن همـه عظـمت قـامـت خـَم نکنـد؟!
آن وقـت اسـت کـه در پیشـگاهـت می شکنـیم... سبـحان ربـی العظیـم و بـحمده!
خــدای مـن!... کسـی را نمـی شنـاسـم کـه پـس از ذکــر تسبیـحت بـه خـاک نیفــتد!
عـاشـقانـت سـر بـه آسـتانـت می سـاینـد .. کـه ای پـروردگـار بلنــد مــرتبـه...
♥ تـو واقـف اسـرار مـن آنـگاه شـوی،
کـز دیده و دل بنده ی آن ماه شـوی!
روزیـت اگــر بـه جـای مــن بنـشاننـد،
از حـالـت شبـهای مـن آگـاه شــوی!
- ۹۲/۰۴/۲۱