رستـــــگار

میــدانـم ... روزی ختـم به خیـر می شویم ... اللهم عجل لولیک الفرج !

رستـــــگار

میــدانـم ... روزی ختـم به خیـر می شویم ... اللهم عجل لولیک الفرج !

رستـــــگار

نـه چنـدان بـزرگـم،
کـه کـوچک بیـابم خـودم را؛
نـه آنقـدر کـوچک،.. کـه خـود را بـزرگ!

بـر مـا گذشـت نیـک و بـد امـا... تـو روزگـار،
فکری بـه حال خویش کن این روزگار نیست!

زیـن همرهان سست عناصـر دلـم گـرفـت،
شیـر خـدا و رسـتم دسـتانم آرزوسـتـــــــ!

مـن در رقـابت بـا هیچکـس جـز خـودم نمی باشـم!
هـدف مـن؛ ... مغلـوب کـردن آخـرین کاریـست کـه انجـام داده ام..

آخرین نظرات
پیوندها

خوش به حال روزگار!!

شنبه, ۱۷ اسفند ۱۳۹۲، ۰۱:۲۸ ب.ظ

آن کـه رخسار تو را رنگ گل و نسـرین داد

صبــــر و آرام تـوانـد بـه مــن مسکـیــن داد

وان کـه گیسوی تو را رسم تطاول آمـوخت

هـم تــوانـد کـرمـش داد مــن غمگــیـن داد

مـــن همــان روز ز فــرهـاد طمــع ببــریـدم

کـه عنــان دل شیــدا بـه لـب شیــریـن داد

گنــج زر گـر نبــود گنــج قنـاعـت بـاقیـسـت

آن کـه آن داد به شاهان به گدایان ایـن داد

خوش عروسیست جهان از ره صورت لیکن

هـر که پیوست بدو عمر خودش کاویـن داد

بعد از این دست من و دامن سرو و لب جوی

                                           خاصه اکنـون کـه صـبا مـژده فــروردین داد!


"حافظ"

♥ بوی باران بوی سبزه بوی خاک،
شاخه های شسته، باران خورده، پاک،
آسمان آبی و ابر سپید،
برگهای سبز بید،
عطر نرگس رقص باد،
نغمه شوق پرستو های شاد،
خلوت گرم کبوترهای مست،
نرم نرمک می رسد اینک بهار... خوش به حال روزگار!!

شاعر: فریدون مشیری
  • زهــرا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">